top of page

مدیریت استراتژیک به چه معناست؟

استراتژی شامل برنامه عملیاتی یک شرکت برای ایجاد مزیت رقابتی و افزایش نتیجه نهایی سه گانه آن در بلند مدت است. برنامه عمل به دستیابی به اهداف عملکرد اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی مربوط می شود. در اصل ، به پل شکاف بین چشم انداز بلند مدت و تصمیمات کوتاه مدت کمک می کند.

مدیریت استراتژیک به چه معناست

طبق تعریف مدیریت استراتژیک فرایند ایجاد قابلیت هایی است که به یک شرکت اجازه می دهد در حالی که در بازارهای رقابتی فعالیت می کند ، برای مشتریان ، سهامداران و جامعه ارزش ایجاد کند. این مستلزم تجزیه و تحلیل محیط داخلی و خارجی شرکتها برای حداکثر استفاده از منابع در ارتباط با اهداف است (برکر 1980). مدیریت استراتژیک می تواند به اندازه یک سازمان و تمایل به تغییر محیط کسب و کار سازمان بستگی داشته باشد.

فرایند مدیریت استراتژیک شامل موارد زیر است:

· تعیین ماموریت ، چشم انداز و اهداف سازمان

· تدوین سیاست ها و برنامه هایی که برای دستیابی به این اهداف طراحی شده اند

· تخصیص منابع برای اجرای این سیاست ها و برنامه ها

به عنوان مثال ، بیایید شرکتی را در نظر بگیریم که می خواهد عملیات فعلی خود را به تولید ابزارک گسترش دهد. استراتژی شرکت ممکن است شامل تجزیه و تحلیل صنعت ویجت به همراه سایر مشاغل تولید کننده ویجت باشد. از طریق این تجزیه و تحلیل ، شرکت می تواند هدفی را برای نحوه ورود به بازار در عین تمایز با محصولات رقبا ایجاد کند. سپس می تواند برنامه ای برای تعیین موفقیت آمیز بودن این روش ایجاد کند.

حفظ امتیاز

کارت امتیازی متوازن ابزاری است که گاهی برای ارزیابی عملکرد کلی یک کسب و کار استفاده می شود. از سطح اجرایی ، نقطه شروع اولیه نیازها و انتظارات ذینفعان (یعنی سرمایه داران ، مشتریان ، مالکان و غیره) خواهد بود. به دنبال آن ، ورودی هایی مانند اهداف ، عملیات و فرآیندهای داخلی برای دستیابی به این انتظارات توسعه می یابد.

طبق گفته شرکت مشاوره مدیریت غزال راه دیگر برای حفظ نمره یک استراتژی ، تجسم آن با استفاده از نقشه استراتژی است. نقشه های استراتژی به توضیح نحوه پیوند اهداف مختلف کمک می کند و مسیرهایی را برای دستیابی به این اهداف ارائه می دهد.

نقشه استراتژی

این تصویر نمونه ای از نقشه استراتژی برای سازمان های بخش عمومی است. این نشان می دهد که چگونه اهداف مختلف به هم مرتبط هستند و مسیرهایی را برای دستیابی به این اهداف ارائه می دهد.

رویکردهای مشترک استراتژی

در سال 2011 ، پروفسور Richard P. Rumelt استراتژی را نوعی حل مسئله توصیف کرد. وی دیدگاهی در مورد اجزای استراتژی ارائه کرد که شامل موارد زیر است:

· تشخیص: مشکل برطرف شده چیست؟ مأموریت و اهداف چگونه متضمن عمل هستند؟

· خط مشی راهنما: از چه چارچوبی برای نزدیک شدن به عملیات استفاده می شود؟ (از بسیاری جهات ، این باید تصمیم یک مزیت رقابتی نسبت به رقابت باشد.)

· برنامه های عملیاتی: عملیات (به تفصیل) چگونه خواهد بود؟ چگونه فرآیندها برای همسویی با خط مشی راهنما و پرداختن به مسئله در تشخیص وضع می شوند؟

مایکل پورتر

در سال 1980 ، مایکل پورتر نوشت که تدوین استراتژی رقابتی شامل در نظر گرفتن چهار عنصر اصلی است:

· نقاط قوت و ضعف شرکت

· ارزشهای شخصی مجریان اصلی (به عنوان مثال ، مدیریت یا هیئت مدیره)

· فرصتها و تهدیدهای صنعت

· انتظارات گسترده تر جامعه

هنری مینتزبرگ

هنری مینتزبرگ اظهار داشت که رویکردهای تجویزی (آنچه باید باشد) و رویکردهای توصیفی (آنچه هست) برای مدیریت استراتژیک وجود دارد. مدارس تجویزی رویکردهای "یک اندازه برای همه" هستند که بهترین شیوه ها را تعیین می کنند ، در حالی که مدارس توصیفی نحوه اجرای استراتژی را در زمینه های خاص توصیف می کنند. هیچ روش مدیریتی استراتژیک واحد غالب نیست و انتخاب بین سبک های مدیریتی یک فرایند ذهنی و وابسته به زمینه است. در نتیجه ، مینتزبرگ پنج نوع راهبردی را فرض کرد:

· استراتژی به عنوان یک برنامه: یک حرکت جهت دار جهت دستیابی به مجموعه ای از اهداف مورد نظر ؛ شبیه به مفهوم برنامه ریزی استراتژیک

· استراتژی به عنوان الگو: یک الگوی ثابت از رفتار گذشته با یک استراتژی که در طول زمان به جای برنامه ریزی یا برنامه ریزی شده تحقق یافته است (در جایی که الگوی تحقق یافته با هدف متفاوت بود ، مینتزبرگ از استراتژی به عنوان فوریتی نام برد)

· استراتژی به عنوان موقعیت: قرار دادن مارک ها ، محصولات یا شرکت ها در بازار بر اساس چارچوب مفهومی مصرف کنندگان یا سایر ذینفعان. استراتژی که عمدتا توسط عوامل خارج از شرکت تعیین می شود

· استراتژی به عنوان ترفند: یک مانور خاص با هدف فریب دادن یک رقیب

· استراتژی به عنوان چشم انداز: اجرای استراتژی مبتنی بر "نظریه تجارت" یا گسترش طبیعی طرز فکر یا دیدگاه ایدئولوژیک سازمان

یک شرکت می خواهد عملیات فعلی خود را برای تولید ابزارک گسترش دهد. استراتژی شرکت ممکن است شامل تجزیه و تحلیل صنعت ویجت به همراه سایر مشاغل تولید کننده ویجت باشد. از طریق این تجزیه و تحلیل ، شرکت می تواند هدفی را برای نحوه ورود به بازار در عین تمایز با محصولات رقبا ایجاد کند. سپس می تواند برنامه ای برای تعیین موفقیت آمیز بودن این روش ایجاد کند.


Recent Posts

See All

5 تفاوت کلیدی بین رهبری و مدیریت

با توجه به تعاریف استاندارد فوق، ممکن است متوجه شده باشید که بین رهبری و مدیریت تفاوت‌های کلیدی وجود دارد، به‌ویژه از نظر نحوه...

تأثیر مدیریت استراتژیک برای شرکت

دنیای تجارت نیاز به سازگاری دائمی برای مقابله با تغییرات دارد. از این نظر، مدیریت استراتژیک به طور کامل به این مشکل پاسخ می دهد. این یک...

Comments


Hi, thanks for stopping by!

I'm a paragraph. Click here to add your own text and edit me. I’m a great place for you to tell a story and let your users know a little more about you.

Let the posts
come to you.

Thanks for submitting!

  • Facebook
  • Instagram
  • Twitter
  • Pinterest

Let me know what's on your mind

Thanks for submitting!

© 2023 by Turning Heads. Proudly created with Wix.com

bottom of page